شروعی ملایم
- داده چیست؟
داده هر آن چیزی است که بتوان به صورتِ ۰ و ۱ در رایانه ذخیره کرد؛ کتاب، ویدیو، آهنگ و حتا نرمافزار.
- دادهٔ عمومی چیست؟
دادهای که هر کسی به آن دسترسی داشته باشد، بتواند تغییرش دهد و هر استفادهای از آن بکند.
- دادهٔ خصوصی چیست؟
دادهای که شاملِ اطلاعاتِ خصوصی و شخصی شماست؛ مانندِ گذرواژه، شناسنامه، عکسهای خانوادگی و…. در این مقاله هیچ کاری با دادههای خصوصی نداریم.
دادهٔ انحصاری
در مقابلِ دادهٔ عمومی، دادهٔ انحصاری قرار دارد. استفادهٔ شما از دادهٔ انحصاری، تحتِ اجازهٔ تولیدکننده/ناشر است. مانندِ کتابی که حق ندارید از آن رونوشتی تهیه کنید، یا ویدیویی که حق ندارید با دوستتان به اشتراک بگذارید، و یا نرمافزاری که حق ندارید از نحوهٔ کارکردِ آن مطّلع باشید. این تازه شروعِ مشکلات است…
دادهٔ انحصاری؛ احتکار
احتکار یعنی عدمِ فروشِ محصول با هدفِ گرانتر شدنِ آن. این یکی از دلایلِ گرانیِ داروست. اما داروسازان، خودِ دارو را احتکار نمیکنند؛ بله فرمولش را احتکار میکنند.
داروها گرانند؛ چون فرمولِ تولیدشان تحتِ انحصارِ شرکتهای داروسازی است. این یعنی هیچ شرکتِ داروسازی دیگری حقّ تولیدِ آن دارو را ندارد! شرکتهای داروسازی، فرمولِ تولیدِ داروها را تحتِ انحصارِ خود قرار میدهند تا تنها تولیدکننده و تنها فروشندهٔ آن باشند. آنها بیماران را به خود وابسته و آنها را مجبور به خریدِ داروی تولیدی خود میکنند.
الکساندر فلمینگ (کاشفِ پنیسیلین) کشفش را ثبت نکرد و تمام شرکتهای داروسازی را در تولیدِ آن آزاد گذاشت. یعنی شرکتها میتوانستند بدون پرداختِ هیچ پولی به فلمینگ، پنیسیلین را تولید و از فروشِ آن کسبِ درامد کنند.
اما شرکتِ فایزر از این وضع راضی نبود. چرا که با فروشِ پنیسیلین توسطِ چندین شرکت، سودِ فروشِ آن نیز بینشان تقسیم میشد. به همین خاطر، فایزر با ایجادِ تغییراتِ شیمیاییِ اندکی در پنیسیلین، پادزیست (آنتیبیوتیک) جدیدی به اسمِ ترامایسین ساخت تا حقّ تولیدش را انحصاری کند.
سپس با به راه انداختن پویشِ تبلیغاتیِ وسیعی، دست به اغفال و ترغیبِ پزشکان به استفاده از ترامایسین به جای پنیسیلین زد. با این کار، موفق شد تا دارویی که تقریباً همان پنیسیلین بود را، با قیمتی بسیار بیشتر به فروش برساند.
این در حالی است که اگر فرمولِ تولیدِ داروها عمومی بودند و هر شرکتی میتوانست به طورِ قانونی آن را تولید کند، قیمتِ دارو چنان افت میکرد که داروهایی که یک دانهشان میلیونی به فروش میرسد را میتوانستید کیلویی بخرید.
دادهٔ انحصاری؛ اختراع دوبارهٔ چرخ
یکی از مشکلاتِ بزرگ، انحصارِ فناوری است. بسیاری از محصولات فقط توسطِ چند کشور/شرکت تولید میشوند و فناوریِ تولیدشان، در انحصارِ آنهاست. هر کسی که آن محصولات را نیاز داشته باشد، یا باید از تنها تولیدکننده/تولیدکنندگانش تهیه کند، یا دوباره اختراعش کند!
انحصار، پیشرفتِ فناوری را کند میکند، باعثِ اتلاف وقت میشود و منابعِ زیادی را هدر میدهد.
این در حالی است که اگر شرکتها فناوری را انحصار نمیکردند، زمان، زحمت و منابعی که صرفِ اختراعِ دوبارهٔ آن فناوری میشود، میتوانست صرفِ بهبود فناوریهای موجود یا تولیدِ فناوریها نو شود.
مدیریت حقوق دیجیتال
مدیریتِ حقوقِ دیجیتال (DRM)، ابزاری است که محدودیتهایی در استفاده از محتوای دیجیتال را بر کاربران تحمیل میکند. محتوایی که DRM داشته باشد، همواره در کنترلِ فروشنده است و خریدار هیچ اختیاری در استفاده از آن محصول ندارد. فروشنده است که تصمیم میگیرد آیا کاربر حقّ استفاده از آن محتوا را دارد یا نه؛ مانندِ حذفِ کتابهای الکترونیکیِ خریداری شدهٔ کاربران از کتابخوانِ آنها توسطِ آمازون؛ یا حذفِ قابلیتِ متن به گفتار که باعث از دسترس خارج شدنِ کتابها برای افرادِ نابینا شد (باز هم آمازون).
در واقع کاربر، محتوایی که DRM داشته باشد را فقط میتواند ببیند. مثلاً کتابی که از فیدیبو یا طاقچه خریداری کرده باشید را فقط از نرمافزارِ انحصاریِ آن فروشنده میتوانید مطالعه کنید، نمیتوانید آن را به دوستتان قرض دهید، یا به کتابخانهای اهدا کنید تا همه بتوانند از آن بهرهمند شوند. همچنین محتوای DRMدار تا وقتی در دسترس است که فروشندهاش نیز در دسترس باشد. اگر فروشنده تصمیم به قطع خدماتش بگیرد، تمامیِ محتواهایی که از آن فروشنده خریداری شده باشد، از کار خواهند افتاد. به بیانی دیگر، تمامِ آن محتواها برای همیشه قفل خواهند شد.
مدیریتِ حدودِ دیجیتال (که بهتر است آن را اینگونه بنامیم)، در بسیاری از موارد، کپیرایت را نقض میکند. برای مثال، رونوشتبرداری از محتوای کپیرایتدار برای نقلِ قول، بیمانع است؛ اما DRM این مورد را نقض میکند.
مدیریتِ حدودِ دیجیتال بیشک غیراخلاقی است و هر شرکتی که از آن استفاده کند، محکوم به تحریم است؛ از شرکتهای بزرگی مثل آمازون، اپل و نتفلیکس گرفته تا فیدیبو، کتابراه، طاقچه، فیلیمو و نماوا.
دادههای عمومی؛ راه نجات
دادههای عمومی به سودِ همگان است؛ نه به سودِ عدهای اندک. این همان عدالت است. دادهٔ عمومی با احتکار مقابله میکند، به جای اختراعِ دوبارهٔ چرخ، آن را بهبود میدهد و امنیتتان را تضمین میکند.
سرمایهداری نظارتی
در نظامِ سرمایهداری، ابزارِ تولید متعلّق به فردی است که او افرادِ دیگری را استخدام کرده است و در قبال زمانی که آنها صرفِ تولید میکنند، بهشان پول میدهد. محصول از ابتدا تا انتها از آنِ کسی است که سرمایهدار مینامیم. کارگرانی که آن محصول را تولید میکنند، در سرنوشتِ آن محصول، در سرنوشتِ محیطِ کار و در سرنوشتِ خودشان در محیطِ کار هیچ نقشی ندارند. نظامی که بر این اساس کار کند را نظام سرمایهداری میگوییم.
در این نظام، سرمایهٔ اولیه طیِ فرایندی تبدیل به ثروت میشود. در سرمایهداریِ نظارتی، این سرمایهٔ اولیه، اطلاعاتِ خصوصیِ افراد است. شرکتهای فناوری (همچون گوگل، مایکروسافت، متا و…) با جاسوسی از کاربرانشان اطلاعات جمعآوری میکنند. سپس با پردازشِ این اطلاعات، سعی میکنند تا از طریقِ کاربرانشان به پول برسند. این دادههای جمعآوری شده، پس از پردازش، الگوی رفتاری کاربران را تشکیل میدهد. این الگوی رفتاری ابتدا ناقص و بهدردنخور است؛ اما با جمعآوری هرچه بیشتر اطلاعات، این الگو بهمرور کاملتر میشود و به جایی میرسد که میتواند رفتارِ آن کاربر را پیشبینی کند.
این الگوی رفتاری، در سادهبینانهترین حالت، میتواند برای تبلیغات مورد استفاده قرار گیرد. ولی در مراحلِ بعدی، این الگو میتواند برای شکل دادن به رفتار استفاده شود؛ این که کاربر به چه چیزی اعتقاد داشته باشد و یا چگونه زندگی کند. همچنین شرکتها با فروش این دادهها به دولتها میتوانند پولِ خوبی به دست بیاورند.
نرمافزار آزاد
به نرمافزاری که کاربر حقّ اجرای آن به هر منظور، بررسی و تغییرِ کدِ آن، بازنشر و همچنین توزیعِ نسخههایی تغییریافته از آن را داشته باشد، نرمافزارِ آزاد میگویند. نرمافزارِ آزاد میتواند پولی باشد. این تنها تفاوتش با دادهٔ عمومی است؛ اما در بقیهٔ موارد، نوعی دادهٔ عمومی محسوب میشود.
نرمافزارِ آزاد را مردم کنترل میکنند. آنها توسط داوطلبان توسعه داده میشوند و حتا اگر یک محصول شرکتی هم باشد، همه اجازه دارند نسخهای تغییریافته از آن را توسعه دهند و با دیگران به اشتراک بگذارند. مانندِ کرومیوم که بیشترِ مرورگرها بر پایهٔ آن هستند.
نرمافزارِ آزاد بر خلافِ نرمافزارِ انحصاری، تحتِ مالکیتِ شرکتِ تولیدکنندهاش نیست. همه مالکِ حقیقیِ نرمافزارهای آزادند. این باعث میشود تا سرمایهداریِ نظارتی بهکل متلاشی شود.
پروژههای موفق
پروژههای عمومی و آزادِ بسیاری وجود دارند که هر روز با آنها سر و کار دارید. اگر مشارکتِ مردم نبود، اینها هرگز به اینجا نمیرسیدند.
ویکیپدیا
ارزشِ ویکیپدیا که دانشنامهای آزاد است، از هیچکس پوشیده نیست. در لحظهای که این مقاله را مینویسم (۲ آبانِ ۱۴۰۱)، ۹۳۵٬۳۹۹ مقالهٔ فارسی و ۶٬۵۶۶٬۱۰۶ مقالهٔ انگلیسی در ویکیپدیا وجود دارد.
البته فقط همین نیست. ویکیپدیا چندین پروژهٔ خواهر دارد. مانند ویکیواژه که واژهنامهای آزاد است، ویکینبشته که کتابخانهای با محتوای عمومی است، ویکیگفتاورد که مخزنی از نقل قولهاست و…
اوپناستریتمپ
ویکیپدیایی را فرض کنید که برای نقشه باشد. اوپناستریتمپ نقشهای است که همه میتوانند ویرایشش کنند. نقشهکشی در آن مثل نقاشی است. فقط کافی است جادهها را با خط، ساختمانها را با چندضلعیها و مغازهها را با نقطه مشخص کنید.
بسیاری از نقشههای ایرانی همچون نشان، بلد و… از اوپناستریتمپ استفاده میکنند.
گنو/لینوکس
گنو سیستمعاملی آزاد است و لینوکس هستهای قدرتمند و آزاد که گنو روی آن سوار شده است. بعضیها فکر میکنند عمومی بودنِ کدِ نرمافزار، راه را برای رخنهگران هموار میکند؛ اما این سیستمعامل، بسیار از ویندوز امنتر، سریعتر، سبکتر و انعطافپذیرتر است. به طوری که ۹۹٪ کارسازهای (سرور) جهان از گنو/لینوکس استفاده میکنند.
شاید چندین سال پیش این سیستمعامل برای کاربرانِ خانگی قابل استفاده نبود؛ اما اکنون به چنان بلوغی رسیده است که در تمامِ موارد میتواند مورد استفاده قرار گیرد؛ حتا برای بازی! شرکت بازیسازی ولو (Valve) در سال ۲۰۲۱ از محصولِ جدیدی به اسمِ استیم دک (Steam Deck) رونمایی کرد. این کنسول از سیستمعاملی به اسم استیماواس (SteamOS) استفاده میکند که یک توزیع گنو/لینوکسی است.
Comments
No comments yet. Be the first to react!